حیات پس از مرگ، واقعیت دارد

حیات پس از مرگ، واقعیت دارد

سرانجام نتایج بررسی تحقیقات وسیع دانشمندان در رابطه با "آزمایش نزدیگ مرگ" منتشر شد.

آیا به غیر از دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم، جهان دیگری نیز وجود دارد؟ آیا آن دنیا، تنها دنیای روح های ما است؟ عقل سلیم هیچ پاسخی نمی تواند در رابطه با این موضوع به ما بدهد ولی پزشکان در کمال ناباوری، عقیده ی دیگری دارند. آنها بر این عقیده اند که این موضوع قابل بررسی است و به عنوان مثال به کسانی که لحظاتی را در مرگ سپری کرده و طعم مرگ کلینیکی را چشیده اند اشاره می کند. آنها کسانی هستند که ایمان دارند در دنیای دیگری قرار داشته اند و همه چیز را به خوبی به یاد دارند. این آزمایش در زبان انگلیسی به آزمایش نزدیک مرگ و مخفف "NDЕ " نامگذاری شده است.

در سال 2000 میلادی، آقای "پین وان لومل" متخصص قلب و عروق از هلند به همراه همکار انگلیسی خود "کریستوفر فرنج" از مرکز مطالعه بر پدیده های غیرعادی و روانپزشکی لندن اقدام به انجام یک آزمایش گسترده و وسیع نمودند. این آزمایش با حضور 344 بیمار با ناراحتی قلبی از 10 بیمارستان انجام شد. تمامی این بیماران سفر آخرت را تجربه کردند. نتایج این آزمایش همه را شوکه کرد و به فکر فروبرد. در این میان کسانی که خدا را باور نداشته و یا به اصطلاح آتئیست ها بودند نیز به شدت غافلگیر شدند. پزشکان در این رابطه اعلام کردند که هیچ شواهد قانع کننده ای از عدم وجود آن دنیا پیدا نکردند. به گفته ی آنها، بیمارانی که مرگ کلینیکی را تجربه کرند، تا نزدیکی دروازه های آن دنیا رسیده اند.

 

ادامه ی آزمایشات اثبات وجود حیات پس از مرگ

در سال 2008 میلادی، دکتر "سام پرنیا" قدم ها و آزمایش های دکتر هلندی را ادامه داد. او این تحقیقات را ابتدا در دانشگاه ساوت آمپتون "University of Southampton " آغاز و در حال حاضر در دانشگاه دولتی نیویورک "State University of New York " ادامه می دهد. او در رابطه با آزمایش حساس و بزرگ "حیات پس از مرگ و خارج شدن روح از بدن انسان" توانست 40 نفر از متخصصان حازق پزشکی را دور هم جمع کرده و یک تیم قدرتمند تشکیل دهد. جالب است بدانید که 25 درصد از بیماران مطمعن بودند که در زمان مرگ کلینیکی، خودشان را از بالا و یا از اطراف تخت دیده اند. بر اساس گفته های بیماران، روح آنها از بدن خارج شده و از ارتفاعی نزدیک به سقف اتاق به خودشان نگاه می کرده است.

برای انجام آزمایش مذکور در ابتدا از 25 بیمارستان و مرکز درمانی در کشورهای انگلیس، ایالات متحده و کادانا اعلام آمادگی شد. در این آزمایش بزرگ، با نظارت پزشکان مجرب اتاق احیا، باید حدود 1500 بیماری که مرگ کلینیکی را تجربه نمودند حضور پیدا می کردند. این بار این آزمایش کمی متفاوت تر از قبل انجام شد. بدین ترتیب بر روی کف اتاق بیمار چند تابلو بزرگ قرار داده شد که از روی تخت قابل مشاهده نبودند. این تابلوها تنها توسط یک روح جدا شده از بدن از ارتفاع سقف قابل مشاهده بودند. اگر روح کسی واقعا از بدنش جدا بشود، خواهد توانست تابلو ها را ببنید.

بر اساس برنامه ریزی های انجام شده، این آزمایش باید تا سال 2011 میلادی پایان می یافت ولی کمی با تاخیر همراه شد. آقای سام و همکارانش پس از گذشت مدتها سرانجام با بررسی، ارزیابی و جمع بندی نتایج بدست آمده از آزمایش پرواز روح، خلاصه ی گزارش نهایی آزمایش را در مجله ی "Resuscitation " به چاپ رساندند.

در این گزارش آمده است که تعداد بیمارسان هایی که با ما همکاری کردند 15 عدد یعنی کمی کمتر از آنچه که ما تصور می کردیم بود ولی در عوض، تعداد بیماران قلبی داوطلب این آزمایش از مرز 2060 نفر عبور کرد.

قلب این بیماران در زمان عمل برای مدتی متوقف شد و تمامی آنها وارد حالت مرگ کلینیکی شدند. از این تعداد تنها 330 نفر عمل جراحی قلب را با موفقیت سپری کرده و زنده ماندند. نیمی از این تعداد یعنی 140 نفر تا نزدیگی مرگ پیش رفته و در نهایت 26 نفر اعلام کردند که از بدن خود خارج شدند.

 

نظارت بیمار بر اتاق عمل از هوا

دکتر پرنیا در پاسخ به این سوال که آیا کسی توانست نقاشی های روی زمین را ببیند یا خیر، در ابتدا پاسخی نداد ولی در ادامه افزود:

"در کل، 13 درصد از بیماران توانستند تجربه ی خود را از حالت نزدیک به مرگ را شرح دهند. برای من حتی پاسخ درست یک نفر نیز کافی بود تا قانع شوم که روح می تواند از بدن خارج شود. شاید تعجب کنید ولی این شخص وجود دارد."

دانشمندان شرح حال یکی از بیماران که یک ممدکار اجتماعی 57 ساله بود را که به عنوان مدرک همراه خود آورده بودند. این بیمار که اهل کشور انگلیس است، حدود 3 دقیقه در حالت مرگ کلینیکی قرار داشت. او پس از احیا و بهوش آمدن توانست جزئیات اتفاقاتی که در اتاق عمل افتاده بود را شرح دهد. او تمامی حرکات تیم جراحی و صداهای اتاق منجمله صدای دستگاه احیا را به خوبی شنیده بود.

آقای سام در رابطه با ارتباط میان قلب و مغز می گوید:

"مغز انسان معمولا 20 الی 30 ثانیه پس از توقف قلب از کار می افتد. هنگامی که خون و اکسیژن وارد مغز نمی شود، مغز دیگر نمی تواند چیزی را به خاطر بسپارد.

اگر چنین موضوعی واقعیت داشته باشد می توان چنین استنباط کرد که ذهن یا روح توانایی ادامه ی حیات در خارج از مغز را نیز دارد."

دانشمندان در رابطه با اعلام نتایج این آزمایشات به شدت مراتب احتیاط را رعایت می کنند. آنها در گزارش مربوط به این آزمایش نوشته اند که تا امروز تنها می توانیم این را بگوئیم که ذهن و مغز انسان تا 3 دقیقه پس از مرگ می تواند به فعالیت خود ادامه دهد. همین موضوع خودش یک کشف بسیار مهم به شمار می آید و می تواند نشانی از ادامه جهان پس از مرگ باشد. ولی در هر صورت نمی توان آن را ملاکی قانع کننده برای اثبات جهان پس از مرگ به شمار آورد.

 

آیا مدت زمان بیشتری را می توان در خارج از بدن سپری نمود؟

هنوز پاسخی به این سوال داده نشده است. پدیده ی خروج روح از بدن، آخرین موضوع بحث عرفان است. دیگر موضوعات همچون سفر به آن دنیا و بازگشت از آن به نحوی توجیه شده اند. همچنین به نظر می رسد که برای موضوعاتی همچون تونل حمل مردگان، نور سفید در انتهای تونل، مشاهده ی تمامی لحظات زندگی در کسری از لحظه، دیدار با نسل های پیشین و همچنین مشاهده ی مردگان نیز بتوان دلایل فیزیولوژی قانع کننده ای در رابطه با فعالیت مغز در لحظه ی روشن و خاموش شدن پیدا کرد.

در چارچوب موضوع خارج شدن روح از بدن تنها یک فرضیه اثبات وجود دارد که بسیار قانع کننده به نظر می رسد.

دکتر "اولاف بلانکه" از دانشگاه بیمارستانی ژنو، در مقاله ای که در معتبرترین نشریه علمی جهان "Nature " به چاپ رسانده است، شرح حال تجربه ی آزمایش بر روی زن 43 ساله ای را می نویسد که از سندروم صرع رنج می برد. پزشکان برای بررسی بیماری ، چند الکترود را به عنوان تحریک کننده های گیجگاه های سمت راست، وارد مغز او کردند. در زمان انجام این عمل، ناگهان گوشه ای از برآمدگی های چین خورده ی مغز او نیز تحریک شد. این قسمت از ساختار مغز پاسخگوی اندام بینایی، بویایی و تعادل بدن بود که ناخواسته تحریک شد. در همین زمان بود که روح بیمار زنده ناگهان از بدن وی خارج شد و او توانست خود را ببیند.

دکتر بلانکه این احتمال را داد که ممکن است بتوان برآمدگی های چین خورده ی مغز یک انسان در حال فوت که هنوز علایم حیات را دارد را نیز بدین ترتیب تحریک نمود. بدین ترتیب او به کمک الکترودها، وضعیت قرارگیری بدن در محیط را به بخش بینایی مغز ارسال نمود. شخص این اطلاعات را به صورت منحصربفرد دریافت کرده و آن را با دیگر تصاویر ذهن خود که تا پیش از مرگ دیده بود میکس کرده و در نهایت آن را بر روی شبکیه ی چشم مشاهده می کند. به شخصی که تمامی 5 حس خود را از دست داده باشد در این زمان الهام می شود که گویی دارد خود را از یک زاویه ی دیگر مشاهده می کند.

چند سال پیش، آزمایش هایی مشابه آزمایشات دکتر پرنیا توسط پزشکان شهر ولز در انگستان انجام گرفت. در این آزمایش حدودا 40 نفر شرکت نمودند. بدین ترتیب پزشکان در این آزمایش نیز در کنار تخت بیمارانی که به حالت مرگ کلینیکی رفته بودند، چندین نقاشی و نوشته های بزرگ قرار دادند. ولی در نهایت، هیچیک از کسانی که خودشان را از بالا مشاهده کرده بودند نتوانستند این نقاشی و نوشته ها را ببینند.

برای اثبات معاد و زندگی پس از مرگ دلایل عقلی متعددی وجود دارد. که یکی از آن ها، از طریق عدالت الهی، وجود زندگی پس از مرگ را اثبات می کند. که در ذیل آن را مطرح می کنیم:
گرچه پیامبران الهی در هدایت بشر كوششها كرده و در تهذیب جامعه انسانی مجاهدتها نموده‌اند، ولی به اصلاح همگان توفیق نیافتند و ریشه ستم و دست تجاوز به كلّی قطع نشد؛ بلكه همواره در قبال رادمردان پارسا و وارستگان پاكدامن، گروهی به شرارت پرداخته و دست به خونریزی و دامن به آلودگی و دل به تبهكاری زده‌اند و در دنیا پاكان به پاداش خیر نرسیده و نمی‌رسند و تبهكاران هم به كیفر تلخ گرفتار نیامده و نمی‌آیند.
از طرف دیگر، نه پاداش برخی از صالحان كه جز به لقاء الله نمی‌اندیشند در دنیا ممكن است، نه كیفر بعضی از طالحان كه با گمراه نمودن نسلها و كشتار هزاران بی‌گناه دلی سختتر از سنگ و خویی درنده‌تر از گرگ و دسیسه‌ای همانند وسوسه اهرمن دارند، در جهان طبیعت میسور است؛ لذا حضرت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمود:
«إنّ الله تعالی لم یرضها ثواباً لأولیائه و لا عقاباً لأعدائه[۱]؛ خداوند دنیا را نه برای پاداش دوستانش پسندید، نه برای كیفر دشمنانش.»

اگر روزی برای رسیدگی و داوری بین آنان در جهان هستی نباشد، لازمه‌اش برابری ظالم و عادل است و این برابری ناموزون هرگز با عدل الهی و نظام احسن عالَم سازگار نخواهد بود .و با توجّه به اینكه جزا دادن به اعمال در همین دنیا از راه تناسخ ممكن نیست (زیرا چنان‌كه در جای خود بیان شده است تناسخ ممتنع است) بنابراین، زمانی كه در آن به عمل هر فردی رسیدگی و به آن جزا داده شود (معاد)  لازم، و تخلف ناپذیر است.
قرآن كریم معاد را به منظور حسابرسی و مجازات ضروری می‌داند و چنین می‌گوید:
«أَمْ نجَعَلُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ كاَلْمُفْسِدِینَ فىِ الْأَرْضِ أَمْ نجَعَلُ الْمُتَّقِینَ كاَلْفُجَّار؛[ص/۲۸]؛ آیا مؤمنانی را كه رفتار شایسته انجام دادند مانند تبهكاران در زمین یا پرهیزكاران را مانند فاجران قرار می‌دهیم»
«أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْترَحُواْ السَّیِّاتِ أَن نجَّعَلَهُمْ كاَلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَوَاءً محَّیَاهُمْ وَ مَمَاتهُمْ  سَاءَ مَا یحَكُمُونَ *  وَ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِالحْقّ‏ِ وَ لِتُجْزَى‏ كلُ‏ُّ نَفْسِ  بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ؛[ سوره جاثیه، آیات ۲۱ ـ ۲۲] آیا تبهكاران پنداشتند كه ما آنها را مانند مؤمنانی كه اعمال خیر انجام داده‌اند قرار می‌دهیم؛ كه زندگی و مرگ آنان با هم برابر باشد. این پندار، حكم ناصواب و بدی است و خداوند آسمانها و زمین را همراه با حقیقت آفرید و برای آنكه هر انسانی بدون آنكه به وی ستم شود به جزای كردار خویش برسد؛»
«أَ فَمَن كاَنَ مُؤْمِنًا كَمَن كاَنَ فَاسِقًا  لَّا یَسْتَوُن؛[سجده/۱۸] آیا مؤمن همانند فاسق و تبهكار است؟»

هرگز با هم برابر نیستند؛ چون روز حسابرسی و مجازات در پیش است و آنان از یك‌دیگر جدا شده و هر یك به پاداش شیرین یا به كیفر تلخ كردار خود خواهد رسید.
«وَ امْتازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ؛[یس/۵۹] در آن روز به گنهكاران خطاب می‌شود كه جدا شوید و فاصله بگیرید.»
از این رو قیامت را روز «فصل» یعنی جدایی می‌نامند و در آن روز همه مردم زنده می‌شوند و هر یك رفتار خاص خویش را می‌بینند؛
«فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ * وَ مَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ؛[ زلزال، آیات ۷ ـ ۸] هركس به وزن ذره‌ای نیكی كند، در آن روز آن را می‌بیند و هر كس به وزن ذره‌ای بدی كند، آن را خواهد دید؛»
«ذلك یوم یَجمَع الله فیه الأوّلین والاخرین لنقاش الحساب و جزاء الأعمال؛[۲] قیامت روزی است كه خداوند تمام افراد گذشته و آینده را برای حسابرسی و مجازات جمع می‌كند.»
 و باید بدانیم که عدالت خداوند، در اثر استناد به قدرت لایزال هرگز تخلف پذیر نیست؛ یعنی همان‌طوری كه ممكن نیست خداوند عدالت را رعایت نكند؛
«وَ نَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَمَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْا؛[انبیاء/۴۷]؛ یعنی ترازوهای عدل را می‌نهیم و به هیچ‌كس ذره‌ای ستم نمی‌شود.»
 ممكن هم نیست چیزی یا كسی مانع اجرای عدل او گردد و در نتیجه معاد كه میعاد عدل خدا و جای مجازات عادلانه پروردگار است، موجود نشود یا شخص خاص و گروه معینی در آن روز از احضار سرباز زند و با سرپیچی و طغیان حضور پیدا نكند؛ بلكه هم اصل معاد ضروری است، هم نسبت به تمام افراد و گروهها و امتها تحقق آن قطعی است؛ لذا تعبیر قرآن كریم از آن روز به عنوان لَّا رَیْبَ فِیهِ [سوره آل عمران، آیه ۹] است؛یعنی هرگز در وقوع آن شكی نیست.
«إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لاَتٍ  وَ مَا أَنتُم بِمُعْجِزِین؛[ انعام/۱۳۴] میعاد همه شما آمدنی و قطعی است و هیچ‌یك از قلمرو قدرت بر احضار خارج نخواهید بود.»

[۱]. نهج البلاغه، حكمت ۴۱۵.
[۲]. نهج البلاغه، خطبه ۱۰۲.
خواندن کامل متن: http://ir.sputniknews.com/persian.ruvr.ru/news/2014_10_15/278732389/




:: موضوعات مرتبط: فیزیک , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : هومن
تاریخ : پنج شنبه 17 ارديبهشت 1394
مطالب مرتبط با این پست